فرزند دلبندم، این نغمه از من همچون آغوش عشق تو را در بر خواهد گرفت و آهنگ دلنوازش در
دور برت طنین خواهد انداخت.این نغمه از من همچون بوسه ی تبرک و تقدیس پیشانی تو را لمس
خواهد کرد.آن گاه که تنها باشی در کنارت می نشیند و در گوشت زمزمه می کند و در انبوه خلق
حصاری استوار از تنهایی به دورت بر می آورد.نغمه ی من امیدها و آرزوهایت را در بال تیز پر خواهد
شد و دردانت را تا سر حد عوالم ناشناس نقل خواهد کرد.همچون ستاره ی با وفا آن گاه که سیاهی شب
راهت را تیره سازد در بالای سرت خواهد درخشید.نغمه ی من در مژگان چشمانت نشت و دید دلت را تا
اعماق اشیاء پیش خواهد برد.و چون مرگ صدای مرا خاموش سازد، نغمه ی من در دل زنده ات سخن
خواهد گفت.
سلام و عرض ادب
خوبید ؟
مطلبی که گذاشتین و اقعآ زیبا و خواندنی هستش
ممنون از نظراتی که در وبلاگ دومتون یعنی خزونه میدین
اگر هم اول شدم که مبارکه
موفق باشید و حق نگهدارتون باشه
سلام آوای عزیزم .
پست خیلی قشنگی بود دوست من
به مامان گلت سلام زیاد برسونم
ممنونم که خبرم کردی دوست خوبم
شاد باشی و در پناه حضرت حق
سلام آوا جان اسم وبلاگم صدای پای باران هست راستی با اجازت از عکسات چند تا شو برداشتم ! منم لینکت کردم ... ایشالله دوستای خوبی واسه هم باشیم ... کوچولوی ۲۲ ساله !!!
سلام آوا جان
خوب میبینم که پر کار تر از همیشه شدی.
خوشحال شدم. میخواستم همین روزا بیام و بگم منتظرم که آپ کنی. ولی به هر حال از الان منتظر آپ بعدیت میمونم
راستی راجع به این نغمه هم صحبت نکردی!
اون چه نغمه ایه؟؟؟
یا حق
سلام به اوای عزیز
ممنونم منت گذاشته و به کلبه من حقیرم سر زدی
این شعر رو سهیلی برای پسرش سروده خالی از لطف ندیدم واست بزارم
ای کودک دردانه ی من!
چراغ تابناک خانه ی من!
بگو بابا!چطوره حال سرکار؟
صفا آورده ای،مشتاق دیدار!
سهیلم!منتی برما نهادی
که پابر دیده ی بابا نهادی
بتو گفتم:دراینجاپای مگذار
عنان مرکب خود را نگهدار
دراین سامان بغیرازشوروشرنیست
شرافت جزبدست سیم و زرنیست
شرف،هرگز خریداری ندارد
درستی،هیچ بازاری ندارد
همه دام و دد یک سر دو گوشند
همه گندم نما وجو فروشند
«عبادت» جای خودرا بر «ریا»داد
صفا و راستگویی از مد افتاد
جوانمردان،تهی دست و تهی پای
لئیمان را بساط عیش،برجای
نصیحتها،ترا بسیار کردم
مواعظ را بسی تکرار کردم
که اینجا پا منه،کارت خراب است
مبین دریای دنیا را...سراب است
ولی حرف پدر را ناشنیدی
زحوران بهشتی پاکشیدی
قدم را از عدم اینسو نهادی
به گند آباد دنیا رو نهادی
بکیش من بسی بیداد کردی
که عزم این «خراب آباد»کردی
ولی اکنون روا نبود ملامت
مبارک مقدمت،جانت سلامت
تو هم مانند ما مأمور بودی
دراین آمد شدن معذور بودی
کنون دارم نصیحت های چندی
بیا بشنو ز«بابا» چند پندی
نخستین،آنکه با یاد خدا باش
زراه دشمنان حق جدا باش
ولی راه خدا تنها زبان نیست
در این ره از ریاکاران نشان نیست
«خداجو» با «خداگو» فرق دارد
حقیقت با هیاهو فرق دارد
«خداگو» حاجی مردم فریب است
«خداجو» مؤمن حسرت نصیب است
«خداگو» بهر زر خواهان حق است
وگر بی زر شود از پایه لق است!
«خداجو» را هوای سیم و زر نیست
بجز فکر خدا,فکر دگر نیست
مرو هرگز ره ناپاک مردان
ز ناپاکان همیشه رو بگردان
اگر چه عیب باشد راستگویی!
ولی خواهم جز این،راهی نپویی
اگر چه دزد،کارش روبراه است
ولی دزدی بکیش من گناه است
اگر دستت تهی شد،دل قوی دار
براه رشوه خواران پای مگذار
نصیحت میکنم تا زن نگیری
تو این قلاده بر گردن نگیری
تو که در خانه ی خود زن نداری
خبر ازحال زار من نداری
نمیگویم که مامان تو بد خوست
اگر یک زن نکو باشد فقط اوست
زن من بهترین زنهای دهر است
ولی با اینهمه،زن عین زهد است
سهیلم،هوش خود را تیزتر کن
زابلیسان آدم رو حذر کن
تو باما بعد از اینها خوبتر باش
روان مادر وجان پدر باش
بود چشم امید ما بدستت
من و مادر،فدای چشم مستت
بعمر خویش باما با وفا باش
به پیری هم عصای دست ما باش
دلم خواهد که بینم شادکامت
نشیند مرغ خوشبختی ببامت
من از اول «سهیلت» نام کردم
ترا باروشنی همگام کردم
خدا را از سر جان بندگی کن
به نیروی خدا رخشندگی کن
بیا و حرمت مارا نگهدار
پس از ما هم «سهیلا» را نگهدار
«سهیلا» خواهرت را رهبری کن
به تیره راهها،روشنگری کن
مده از دست،رسم مهربانی
باو نیکی بکن تا میتوانی
تو باید رنج او باجان پذیری
اگر از پا فبد،دستش بگیری
پس از ما گر کسی خیر ترا خواست-
خدااول،پس از او هم «سهیلا» ست
شما باید که با هم جمع باشید
به تیره راهها،چون شمع باشید
بهین چیزی که شهد زندگانیست-
فقط یک چیز. . آنهم مهربانیست
پس از ما،یادگار ما،شمایید
نشان از روزگار ما،شمایید
دلم خواهد که روی غم نه بینید
بجز آسودگی همدم نه بینید
شوید از جام عیش جاودان مست
تو و او را به بینم دست در دست
***
نصیحت های من پایان گرفته
ولی طبعم ز لطفت جان گرفته
دوباره گویمت این پند در گوش
مبادا گفته ام گردد فراموش؟
مرنجان خواهر پاکیزه خو را
زکف هرگز مده دامان او را
موفق باشی
سلام و درود بر شما و قلم فوق العاده تان بسیار زیبا سخنان یک مادر فرشته آسمونی که بهشت برین خداوند بر زیر پای آنهاست نگاشته اید عالی بدون نقص ....آرزوی تندرستی و سعادتمندی شما را در تمامی مراحل زندگی دارم در پناه حق ..
و چون مرگ صدای مرا خاموش سازد، نغمه ی من در دل زنده ات سخن
خواهد گفت.
سلام
چطوریاااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوبی؟خوشی؟سلامتی؟
چه خبرا؟
نمیای پیشم؟
برای آخرین بار آپ کردمااااااااااااا؟
ذیگه............!!!!!!!!!!!
منتظرتم
موفق و موید باشی
یا حق
من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستانم بنشینند آرام گل بگویند و گل بشنوند هر کسی میخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد شرط وارد گشتن شستشوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی میکوبم و به یادش با قلم سبز بهار مینویسم ای دوست خانه دوستی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست
سلام آوا جان
مطالب و عکس قشنگی بود ... خانومی با اجازتون شما رو لینک کرد ... خوشحال میشم شما هم این کارو بکنید .
گفتی که مرا دوست نداری گله ای نیست
بین من و عشق تو دلی فاصله است؟ نیست!
گفتم که صبر کن گوش به من کن
گفتی که باید بروم حوصله ای نیست
پرواز عجب عادت خوبیست ولی حیف
تو رفتی و دیگر اثر از چلچله ای نیست
موفق باشی و پیروز
یا حق
سلام ..
معذرت می خوام که دیر به دیر بهتون سر می زنم ..
التماس دعا ..
بدروووووووووود .///
آوا جان با اسم خاطرات مادرم ... لینکت کردم موفق باشی ...کوچولوی ۲۲ ساله !!!
سلام آوا جون
خوبی؟
خیلی زیبا بود
موفق باشی و همیشه همیشه شاد و عاشق
بابای
خیلی قشنگ بود .. بعنی بهتر بگم فوق العاده بود .خوشحالم که ایندفعه زود آپ کردی .شاد باشی .
مادران همیشه خوب و جاودانی هستند
سلام اوا جان دوست عزیز
دوباره برگشتم
بهشت زیر پا یمادران است
موفق باشی عزیز
بدرود
سلام آوا جان
خسته نباشی
خیلی قشنگ بود دستت درد نکنه
ماشالله یک پا نویسنده شدی
مخصوصا فونت نوشته هات که خیلی زیباست
موفق باشی
دلت شاد و لبت خندان باد
سلام
خوبید؟
ممنون از حضور سبزتون و نظر زیباتون
چه عکس قشنگ و با معنی. این عکس به تنهای دنیای حرف داره واقعا زیباست
این هفته هفته دوستیابی ملی و مطلبی در این مورد در وبلاگم نوشتم
خوشحال می شم تشریف بیراید و نظر بدین. منتظرم دوست من
شاد باشید
سلام اوا عزیزم ببخشید دیر بهت سر زدم منم اپ کردم ... چه مامان هنرمند و با احساسی داری همیشه در کنارش باشی
سلام آوا جان
امیدوارم ایم به کامت باشد و دلت عاشق باشد. مرسی از اینکه منت گذاشتی و منو خبرم کردی و نوشته ای که گذاشته بودی بسیار زیبا بود. راستی تولد یک سالگیت هم مبارک ببخشید که دیر تبریک می گم امیدوارم این راهو تا آخر ادمه بدی و بدون که من همیشه یارت خواهم بود.
هو المعشوق
سلام
اگه دیر میام باسه اینه که سرم شلوغه - ممنون خبر کردی
امیدوارم دل زنده باشی
و تولد وبلاگت هم مبارک باشه
شاد باشی همیشه
سلام دوست نازنینم...
امیدوارم که پیوسته جاری باشی بر دامن پر شور بهاری عاشقانه هایت مثل همیشه زیبا بود ...
بهاری باشی فرزند دلبند بهار...
درود
سلام
تو در درون سینه ات در پستوی خانه ات گنج نهانی داری که هیچ چسز ارزش آنرا ندارد تو تاریخچه ای از زندگی داری
شاد باشی
salam dost aziz va Gol khobi wblaget ghashang bood va jaleb tonesty be man sar bezan va az barname haye yaho 7 final be khosos Boot DC Buzz Estefadeh kon va be dostanet moarefy kon montazeret hastam khosh hal shodam
behshad
bye
سلام دوست مهربانم/با یک کار جدید به نام "تو کجایی تا شوم من..." به روز شده ام و کلبه ام را آماده ی آمدنت کردم
بیا و بگو برایم که آمدنت و گفتنت از کار دلگرمی است برایم که نشسته ام در آخرین کوچه ی کهکشان...
قربان تو
حمزه
سلام آوا جان ... ممنون از اینکه خونه ی کوچیک دلم رو با قدم های ز یباتون نورانی کردید .... خیلی زیبا نوشتید ... قربانت ... پویا
سلام آوا جونم .
خوبی ؟
مرسی از اینکه بهم سر زدی .
سلام خوبی
وب لاگتو بده ۱ عکس بندازیم
موفق باشی
سلام آوا جونم خوبی..؟مرسی سر زدی خانمی...
خیلی قشنگ بود...قدر مامان و خیلی بدون که همه دنیاست...
آپم یه سر بزن..
سلام.شعر زیبایی نوشتی.ممنون از اینکه سر زدید.براتون آرزوی موفقیت دارم.یا علی
سلام
من هنوز در عطش یک خط شعر از خودت هستم
اینطوری من فقط مادر شمارو میشناسم از احساس مادرت میدونم و با احساس او رابطه برقرار میکنم
دوست دارم از خودت شعر بخونم
راستی منو ببخشین که به جشن وبتون نرسیدم
نیمیدونم چرا تو جشنا من یا دیر میرسم یا غایبم
خنده داره ولی شاید چون خیالم راحته که دوستام خوشحالن
و همین خوشحالیشون منو شاد میکنه و شاید دیگه به من نیازی نداشته با شن
سلام عزیزم
سلام به دوستانی که ازرسیدن به خدمتشان معذور بودیم
اولا ممنونم که بنده ی خدا را مورد لطف قراردادید.
دوم بدون تعارف و... مطالبتان شیواست وقابل تامل وتقدیر.
ببین عزیزم درکتابی می خواندم که :
اگر می خواهی نامت درتاریخ باقی بماند کاری کن که ارزش نوشتن داشته باشد ویا
نوشته ای بگذار که ارزش خواندن داشته باشد.
حال نوشته های شما وبرخی دوستان درمقایسه با برخی دیگر جالب وپرمعنی است.
حال خدا راشکرکه دراین دنیای ساندویج وافیون ودود و...
افرادی مثل شما می خوانید ومی نویسید وبارها گفته ونوشته ام که ازاین زیباتر بهانه برای زیستن شاید باشد ولی ما نمی شناسیم!!
پس باز بخوانیم وبنویسیم چون ننوشتن را نمی توانیم همچنانکه نخواندن را.
فعلا همین
یاحق تابعد
سلام ممنون بهم سر زدی من به روزم
سلام ... من اینجا بودم .و خواندم ... مرا بخوان !
سلام دوست من
خوبی ؟
خیلی زیبا و عالی بود... واقعا کیف کردم.
موفق باشی.
بای
سلام ..
به روزم .. وقت کردی حتما بهم سر بزن ..
و همینطور ازت ممنونم که همیشه با مهربونیات من رو شرمنده و به ادامه کار وبلاگم امیدوار کردی ...
آرزومند آرزوهای شیرینت ..
بدرووووووووود .////
مهره های شطرنج رو دوست دارم، اما از اینکه هدایت یه لشگر به دست منه، میترسم
حریفم خوب بازی نمیکنه. شاید چون اون این بازی رو خیلی بهتر از من بلده، اینطور فکر میکنم.
از وزیر خوشم نمیاد اما بهم یاد داده اند که خیلی کارها میتونه بکنه. حیف که جلوش یه عالم سرباز وایستاده.
تلاش میکنم تا دیرتر مات بشم.
از تموم اینها نمیترسم. از این میترسم که وقتی که مات میشم، هنوز خیلی از مهره هامو حرکت نداده باشم. خدا کنه آخر این بازی به خیر تموم بشه.
سلام .
خیلی غریبانست ؟ آدم دلش می گیره ولی پر محتوا و زیبا بود
امید وارم موفق و موئد و پیروز و سربلند و سرافراز و خووشحال و . . . . در زندگی باشی
باز هم بهم سر بزن خوشحال میشم .
تا های بعد بای
سلام
آوا جان
ببخشششششششششششششششششش
ببخشششش
آنقدر دیر آمده ام
که امیدی به حضورت ندارم
اما این آخرین بار است
باز هم ببخش
در پناه خدا
همیشه موفق باشی
آوا جان
بارها اومدم و برات کامنت نوشتم، اما هر بار که خواستم ارسال کنم، اِرور میداد. حالا هم شدم آخرین نفر )):
روزها به اندازه یک سال است ، وقتی که بچه هستی و توی باغ می دوی.
روزها به اندازه یک ماه می شوند ، وقتی که بچه ای هستی و توپ بازی می کنی .
روزها به اندازه یک هفته می شوند ، وقتی که جوان هستی و در یک باغ قدم میزنی.
روزها به اندازه یک روز خواهند شد ، وقتی که عاشق می شوی.
روزها به اندازه یک ساعت می شوند ، وقتی که سالخورده ای و در باغ راه می روی.
روزها به پوچی سپری می شوند ، وقتی که هیچ چیز در بین نیست.
با سلام
امیدوارم که موفق باشید
بهم سر بزن خوشحال میشم
سلام
در لحظه های تلخ انتظار
چشم دوخته ام پنجره را
دیگر نمی بینم ...
هیچ
مایوس از رسیدن تو باز
پنجره را یک بار دیگر قاب می گیرم
می آویزم
بر روی دیوار ترک خورده سکوت
شاید سالهای سال بگذرد
فریاد کندآن قاب
با شیشه شکسته اش
که سر آمد دوباره انتظار
یارت از در بیامد باز
به منم یه سری بزن
موفق باشین
سلام ... خیلی زیبا بود ... مطلبی که نوشتید کاملا از احساس سرشار بود ... تبریک میگم ...
راستی اگر یه کوچولو وقت داشتین به خونه ی کوچیکه دل منم پا بزارید ... خوشحال میشم ... قربانت ... پویا
سلام آوا جان
اومدم ببینم چه خبر؟ آپ هم که نکردی...
عیبی نداره.
منتظرم
یا حق
سلام.بازم زیباست.موفق باشید.یا علی
www.bamabash85.blogfa.com be roze.montazeretonim.
سلام دوست عزیز
به روزم و منتظر حضورت
برقرار باشی
سلااااااااااام
تنبلااااا باید برقصنننننننننننن !
تو هنوز نآپیدی؟
کجایی بابا ؟!! از منم یعنی تنبلتری تو ؟!!
من آپم
نمیای؟
آوا جونم اومدم بگم از آشنایی باهات خیلی خوشحالم...بی ادبی ام رو ببخش که دیر اومدم...درگیر امتحانام...وبلاگت رو خیلی وقته پیش خوندم...منم بد از امتحانا آپ می کنم...خوشحال می شم بازم بیای و یکی از دوستای خوبم بشی...من یه آوایی هست دوستمه...یکی از بهتریناشونه...می بینمت گلم....بابای
salam khobin
,fgh'e khil jalebi dashtin sheraye madaretoonam khikl ghashan boodan
bevebe manam sar bezanid
khshal mishim
mofagh bashin
سلااااااااااااام
چراااا ؟
بازم دپ زدی توووو ؟
باور کن دنیا همین دو روزه ...
غم و غصه رو بی خیال حوصله و امتحان و اینارم ایضا ... زودی آپ کن که منتظریمااااااااا....
آپم کردی بخبر که زودی بیام تموم نشه !
خوش باشی دوست گلم
یا حق
سلام عزیزم من اپ کردم خوشحال میشم بیای